باسلام خدمت تمامی دوستان وبلاگ خوبم
این وبلاگ به این مکان منتقل شد. منتظر همه شما دوستان خوبم درپایگاه مشکات هستم.
بنام خدا
توی جمعی نشسته بودم همه داشتند از یک چیزی می گفتند ، یکی از کسب وکار خود ،دیگری از مشکلات زندگی ناله می کرد،یکی از فرزندان خود می گفت، اما در این میان کسی از کلمه ای گفت که ذهن همه را متوجه خود کرده است و تازه بازار داغ اظهار نظر ها شروع شده است .
آری !
کلمه عدالت:
یقینا برای شما هم پیش آمده است که جایی باشی و در گیر این کلمه مقدّس گردی .اجازه دهید اینطور شروع کنم که براستی چرا همه از اجرای عدالت می نالند ،چرا آروزی اجرای عدالت در جامعه اسلامی ،برای بعضی افراد به یک رویاء ،تبدیل شده است .آیا این طرز فکر درست است که اجرای عدالت حقیقی اصلا امکان نخواهد داشت ؟!
بیایید باهم عدل را خوب بشناسیم و سپس راه اجرای آن را در کلام وحی الهی بررسی کنیم که چگونه میتوانیم عدالت را آنطور که شایسته است در جامعه پیاده کنیم
مى دانیم که عدل به معناى واقعى کلمه ، آن است که هر چیزى در جاى خود قرار بگیرد; بنابراین ، هرگونه انحراف ، افراط ، تفریط ، تجاوز از حد ، تجاوز به حقوق دیگران ، بر خلاف اصل عدل است . یک انسان سالم ، کسى است که تمام دستگاه هاى بدن او ، هر یک کار خودش را بى کم و زیاد انجام دهد . جامعه انسانى نیز همانند بدن یک انسان است ، که بدون رعایت اصل عدالت بیمار خواهد بود: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسَـن;(نحل ،90) خداوند ، فرمان به عدل و احسان مى دهد .»; از این رو ، در اسلام ، عدالت اجتماعى ، (عبارت است از مساوات بزرگ انسانى که تعادل همه ارزش ها ، از جمله ارزش اقتصادى را در نظر دارد; پس در اسلام ، نه تنها عدالت ، یک دستور صریح است ، بلکه روش و سلوک خاصى را به عنوان قصد یا راه میانه و حد وسط ، معین نموده است که در همه موارد ، خطوط روشن عدالت را مشخص مى نماید; براى نمونه ، قرآن مى فرماید: «خداوند به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید و هنگامى که میان مردم داورى مى کنید ، به عدالت داورى کنید .» (نساء ، 58); «عدالت کنید که به پرهیزکارى نزدیک تر است .» (مائده ، 8); «به هنگام اظهار نظر ، هر چند در مورد نزدیکان باشد ، به عدالت سخن گویید .» (انعام ، 152); «خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان مى دهد ، و از فحشا و منکر و ستم نهى مى کند ، خداوند به شما اندرز مى دهد ، شاید متذکر شوید .» (نحل ، 90)
از آیات فوق استفاده مى شود که اسلام براى رسیدن به عدالت اجتماعى ، راه کارهاى آن را هم مشخص نموده ، و به این مطلب اشاره دارد که عدالت اجتماعى ، با معنویت (پرهیزگارى و تذکر) هم مرتبط است .
بنام خدا
به آئین دگر بر آستان کبریا، اینجا بر آر از آستین معرفت دست دعا اینجا که جان را مى دهد آیینه لطفش جلا، اینجا به چشم دل نظر کن بر حریم دختر موسى اگردرمان درد خویش مى خواهى، بیا اینجا مجو از خیل بی دردان دواى درد بى درمان که دردت را دوا اینجا، که رنجت را شفا اینجا صداى قدسیان بشنو که مى آید به گوش جان که نورآذین بود چون ساحت اُمُّ القُرا اینجا حریم یثرب و بطحاست گویى مرقد پاکش شب اَسرى، فروغ جاودان مصطفى اینجا فضاى قدس، معراج حقیقت، بزم اَوْ اَدنى که از او مى تراود عطر ِ جان ِ مرتضى اینجا بنامْ ایزد، که خاک پاک او بوى نجف دارد ز بام آشنایى ، زاده ی خیرالنّسا اینجا تو را پرواز خواهد داد تا اوج خداجویى به بوى چشمه سار زندگى بخش ِ بقا اینجا بر آى از ظلمت هستى ، که خضر آمد به سر مستى به نام آنکه جان را فکرت آموخت باز هم متاسفانه مدتی این مثنوی تاخیر شد به هر حال دراین پیام نیز بدون مقدمه به یکی از سوالات شما عزیزان پاسخ می دهم : پرسش : تولّد کودک معلول در خانواده اى که پدر و مادر بهره اى از دانش و سواد ندارند و در منطقه اى که فاقد هرگونه امکانات بهداشتى است چگونه با عدالت خداوند سازگار است ؟ (مگر یکى از اصول مذهب ما شیعیان «عدل خداوند» نیست ؟) پاسخ : خداوند متعال ، نظام آفرینش را براساس علم و حکمتش ، نظام علّى و معلولى و سببى و مسببى قرار داده است ; به این معنا که براى هر حادثه و پدیده اى در عالم ، علتى وجود دارد ، و هر علتى نیز معلولى مختص به خود دارد ; مانند آتش که سبب گرما ، و نور که سبب روشنایى هستند ، و هیچ معلولى از علت خود و هیچ علتى هم از معلول خود جدا نیست . نمى شود آتش باشد ; ولى نسوزاند ، پدر و مادر ، آنچه باید رعایت کنند را رعایت نکنند ; در عین حال این بى توجهى در سلامت فرزند اثر نکند و این مسأله با تجربه علمى ثابت شده و در روایات هم آمده است که مثلا آمیزش در حال مستى یا در حال حیض و یا در حال مسمومیت غذایى یا دلهره ، آثار سویى روى نوزاد مى گذارد و همان گونه که آتش سوزنده است ، چه انسان بداند و چه نداند هر غذا و روحیه اى هم اثر ذاتى و طبیعى خود را دارد ; چه والدین و افراد دیگر از آن آگاه باشند و چه آگاه نباشند ; مگر اینکه چیز دیگرى مانع اثر گذارى آن شود یا اثر آن را خُنثا کند ; بنابراین هر یک از کرى ، کورى ، فلجى و.. . علت خاصى دارد که تغذیه هاى ناصحیح ، نسل هاى گذشته ، افراد جامعه و اراده پدران و مادران در آن مؤثر بوده و باعث شده این گونه افراد در جامعه پیدا شوند .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( یکشنبه 85/9/5 :: ساعت 7:58 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( پنج شنبه 85/9/2 :: ساعت 5:8 صبح )
در این موارد ، نوزادان بى گناهند و خداوند نیز منزه است . علت آن والدین و کسانى هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه باعث شده اند که این افراد ، ناقص الخلقه به دنیا آیند و این ، اثر ذاتى و بازتاب عمل آنهاست ; اما از آنجا که خداوند رحمان و رحیم است ، براى افرادى هم که به عللى در دنیا گرفتار این نوع بیمارى ها و حوادث دیگر مى شوند ، وظیفه و اجر و پاداشى خاص قرار داده است که اگر وظایف خود را انجام دهند و گناه نکنند ، سختى هاى آنان به نحو احسن جبران خواهد شد ; به گونه اى که صد در صد راضى خواهند شد ; «إنّما یوفّى الصّـبِرونَ أَجرَهُم بغَیر حِساب ;(زمر ، 10) بى تردید ، صابران ، اجر و پاداش خود را بى حساب دریافت مى دارند» ; اما اینکه نوشته اید : آیا انصاف است کسى 60 یا 75 سال شکنجه و محرومیت و سایر گرفتارى ها را تحمل کند به امید آنکه بهشت ارزانى او شود ... ، این فکر ناشى از تصور غیر واقعى ما در مورد عالم آخرت و نعمت هاى آن ، و عدم آگاهى از عوضى است که خداوند در برابر گرفتارى ها قرار داده ، و اگر عظمت عالم آخرت و حقیقت و ارزش اندک این عالم در برابر آن را درک کنیم ، هیچ گاه این گونه فکر نخواهیم کرد . اگر ما از آن عالم خبر داشتیم که یک لحظه معلولیت چه عوضى دارد ، همه آرزو مى کردیم که اى کاش معلول بودیم «فَلاتعلم نَفس ما أُخفى لَهُم مِن قُرّة أعیُن ... ;(سجده ، 17) هیچ کس نمى داند که چه پاداش هاى مهمى که مایه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده .» ; و اگر معلولى خداوند عالم را نافرمانى و از هواى نفس و شیطان پیروى کرد و جهنمى شد ، مقصر خود او است (همانند دوزخیان دیگر) ; و معلولیت ، گرچه ممکن است باعث تخفیف و تسهیل در عذاب شود ; ولى بالاخره معلول ها هم انسان و تمام انسان ها داراى تکلیف و حساب و کتاب هستند ; البته این امید وجود دارد که حساب آنها آسان تر از دیگران باشد .
ثانیاً ، دنیا مزرعه آخرت و محل مسابقه و کوشش و آزمایش است ، و همه چیز دنیا ; مال ، فرزند ، مقام ، صحت و سلامت ، لذت و آسایش ، درد و بیمارى ، کورى و کرى ، و تمام بدى ها و خوبى هاى دنیا وسیله آزمایش است . قرآن کریم مى فرماید : «نَبلُوکم بِالشّر وَ الخیر فِتنة وَ إلَینا ترجعون ;(انبیاء ، 35) شما را با بدى ها و خوبى ها آزمایش مى کنیم ; و سرانجام به سوى ما بازگردانده مى شوید» ، و در آیه 155 بقره مى فرماید : «قطعاً همه شما را با چیزى از ترس ، گرسنگى و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش مى کنیم ; و به استقامت کنندگان بشارت ده » ; بنابر این ، دنیا جاى تلاش و آزمایش بوده ، جاى آسایش و لذت بردن نیست ; زیرا این لذت ها و آسایش هاى دنیایى نیز خود وسیله آزمایشند و افراد ، با وسایل مختلف آزمایش مى شوند . یکى با بینایى و شنوایى و دیگرى با کورى و کرى و یا درد و رنج و یا... ; و در نظر اهل حقیقت و معرفت ، هر کدام از این ها که انسان را به قرب الهى برساند ، بهتر است ; به همین جهت چه بسا درد دنیایى از لذت آن بهتر باشد .•
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » پرسمان قرآن ( پنج شنبه 85/8/11 :: ساعت 3:15 صبح )
انتقال به مکان جدید
علت انحراف مسلمین
ابزار اجرای عدالت از منظر قرآن
معراج حقیقت
عدالت الهی و فرزندان ناقص الخلقه
[عناوین آرشیوشده]